آوینــــــــا عسلیآوینــــــــا عسلی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

✿بهونه زندگی من آوینا✿

واکسن 18 ماهگی

آوینا سلام دختر گلم بلاخره واکسن 18 ماهگی هم زدی و خدا را شکر این کابوس تموم شد یکشنبه صبح ساعت 10 دختر نازمو اماده کردم الهی فدات شم که مدام میگفتی بریم دردر و کلی هم ذوق کردی که بابایی خونه هست منم از چند روز قبل داشتم برات توضیح میدادم که قراره بریم بهداشت و خانم من واکسن بزنه البته 1 ساعت قبلش بهش استامینوفن دادم تا تب نکنی نمیدونم از حالت من ترسیده بودی یا تو عالم خودت بودی که وقتی بهت میگفتم میخوایم بریم بهداشت جیغ میزدی و میگفتی نــــــــــــــــــــــ ....... نــــــــــــــــــــــ........ خلاصه وارد بهداشت که شدیم انگار شصتت خبر دار شد چسبیدی به من و وقتی برای وزنت خوابوندمت روی وزنه چنان گریه کرد...
19 ارديبهشت 1393

سلااااااااام :)

سلام نفس من دختر با ادب و عاقلم افتخار زندگیم تاج سرم عشق و امیدم هر چی بگم اینروزا چقدر خوردنی شدی کم گفتم گاهی هر چی میچلونمت بازم سیر نمیشم غرق بوست میکنم اما بازم کمه برام اخه تو خیلی دلبری تمام زندگیم از ادب دخترکم بگم که همه رو جذب خودش کرده و به محض ورود به جایی یا دیدن شخص جدیدی خودش ( تاکید میکنم خودش بدونی که ما بهش یادآوری کنیم )  فورا میگه سلااااااااام وااااااااای که من و سجاد متعجبیم از این همه فهم و درک نازگل 18 ماهمون   جونممممممم عروسکم فدای خنده هات ایشالا همیشه بخندی گلم   آوینا عزیز هر روز که با کارا و دلبریات دل منو میبری و منو مجذوب خودت میکنی از خودم...
19 ارديبهشت 1393

گوشه ای از کارای مهم دخملکم { 18 ماهگی }

سلام ماه من دخترم اینروزا کلی کارای جدید یاد گرفتی و مهمتر از همه کلی خانم شدی عروسکم تازگیها یاد گرفتی اگر زمین بخوری یا چیزی بشه یا وقتی میخوام موهات ببندم که دردت بگیره میگی آخ آی درد هر کلمه ای که ما بگیم با ناز و ادای دخترونه و با عشوه تمام تکرار میکنی بلبل زبون من مدتیه خیلی دقتت زیاد شده و چند وقتیه به چشم خیلی توجه میکنی من گاهی صورتم میگیرم جلوت و چشمامو باز و بسته میکنم شما با دقت نگاه میکنی و میخندی گاهی هم گیر میدی به مژه اگر خوابیده باشیم خودت چشمامون باز میکنی !!!!!     ...
19 ارديبهشت 1393